فرداد
جهت نمایش قیمت و خرید، سایز محصول خود را انتخاب کنید
محصولات مشابه
معرفی
فرداد خاطراتی از شهید عبدالحسین عجمی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
دخترا بی سر و صدا پایین باشین تا صداتون نکردم بالا نیاین.
کربلایی مرضیه، رعنا قد، بی چسان فسان، بی غَل و غَش، جگردار، سر تا قدم زنانگی بود. به قول معروف، دست سبکی هم داشت. ساعتی بعد، خاله بنی صدا زد: «دخترا بیاین بالاخانه، برارِتون (برادرتان) ببینین!»
یکی در میان از پاچونهها رفتیم اتاق بالا. کنار رختخواب مادرم، نوزادی با قد و قوارهای لاغر و کشیده با موهایِ سیاه و پر پشت خوابیدهبود. ما چهار تا خواهر دورش را گرفتهبودیم و چشم از صورتش برنمیداشتیم. تا زیر بغلش با پارچه سفید محکم قنداق شدهبود. دستهای کوچک و استخوانیاش را مشت کردهبود. آرام مشتش را باز کردم. ناخنهایی صورتی و بلند داشت.
قابله با صورت پهن و رویی گشاده پرسید: «اسمشو چی میذارین؟»
مادر گفت: «عبدالحسین»
📚 #معرفی_کتاب_انتشارات_قائمیه
📚 #فرداد
🖌 به قلم: #بتول_عامری
دیدگاه ها












